آغاز اجتماع مردمی حمایت از «طرح نور فراجا» در مشهد + فیلم بلاتکلیفی ۴۵۰‌هزار هکتار از اراضی ملی خراسان رضوی شهروند خبرنگار | درخواست ترمیم آسفالت در بلوار شهید آوینی مشهد + پاسخ شهردار مشهد: کلان‌شهر مشهد در زمینه هوشمندسازی پیشرو است هوای هشت منطقه کلانشهر مشهد امروز پاک است (۱۲ اردیبهشت ۱۴۰۳) ترافیک سنگین در بزرگراه‌ها و معابر شهری مشهد | فوت راکب موتورسیکلت در تصادف با اتوبوس و سواری (۱۲ اردیبهشت۱۴۰۳) اعمال قانون ۱۸۳۸ دستگاه خودروی حادثه‌ساز در مشهد | ۵۶ دستگاه خودروی متخلف توقیف شدند (۱۲ اردیبهشت۱۴۰۳) روایت مدیرعامل قطار شهری مشهد از سختی‌های ساخت خطوط مترو | ۴ هزار نفر ۲۴ ساعته در اعماق زمین پهبادهای آتش نشان، یک ضرورت مهم ایمنی برای مشهد است اجرای طرح اهدای کلاه ایمنی به موتورسواران در مشهد با همکاری شهرداری و پلیس احداث قطار «مشهد - گلبهار - چناران» سرعت می‌گیرد رینگ پیرامونی و پارک خطی بوستان کرامت مشهد مرداد ۱۴۰۳ به بهره‌برداری می‌رسد گذری بر تاریخ انتشار نخستین نشریه‌های طنز در مشهد| تلخ و شیرین فکاهی نامه‌ها در ارض اقدس ویدئو | طهوریان‌عسکری: طی ۲ سال اخیر تحول مطلوبی در حاشیه شهر مشهد رخ داده است گفتگو با مخترع نمونه خراسان‌رضوی | بومی‌سازی قطعات و تکنولوژی ریلی ضروری است بیش از ۴۰ درصد متکدیان در مشهد، معتاد هستند | برخی خود را به شکل «زنان» درمی‌آورند انسجام ترافیکی در جنوب شهر مشهد رونمایی از نخستین چاپ‌برگردان روزنامه ادب
سرخط خبرها

یادی از روز‌های ۹ و ۱۰ دی ماه در مشهد پیش از انقلاب

  • کد خبر: ۲۰۲۹۰۱
  • ۰۹ دی ۱۴۰۲ - ۱۱:۴۹
یادی از روز‌های ۹ و ۱۰ دی ماه در مشهد پیش از انقلاب
روایتی از نهم و دهم دی ماه ۱۳۵۷ مشهد که در ورق‌های اسنادی آن روزگار ثبت شده است تا شاهدان ماندگار تاریخ باشند.

طوبی اردلان | شهرآرانیوز پاییز ۱۳۵۷، مشهد یک روز آرام ندارد. قصه هم از ۲۹ آبان و حمله نیرو‌های رژیم به حرم مطهر رضوی آغاز می‌شود، اما خون مردم وقتی به جوش می‌آید و سعی می‌کنند مقابله‌به‌مثل کنند که خبر کشتار کودکان در بیمارستان امام‌رضا (ع) در شهر می‌پیچد. از این روز که ۲۳ آذر است تا آغاز دی‌ماه، مردم یک لحظه آرام‌وقرار ندارند و هر روز تماشای «مثل برگ از شاخه زندگی افتادن مردم بی‌گناه»، دردشان را عمیق‌تر و تنفرشان را از حکومت شاهنشاهی چندبرابر می‌کند.

این پیشینه، آغاز زمستان را به روز‌های اوج انقلاب اسلامی در مشهد تبدیل می‌کند؛ روز‌هایی که از دوم دی شروع می‌شود و به دهم همین ماه ختم می‌شود؛ روزی که در تقویم‌‎ها «یکشنبه خونین» مشهد نام گرفته است. سطر‌های بعدی به روایتی کوتاه از این روز‌ها و البته بازتاب آن در نامه‌های ساواک اختصاص دارد.

تاریخ: ۹ دی ۱۳۵۷
موضوع: حوادث و وقایع شهر مشهد

۱- اطلاعات واصله در مورد وقایع روز ۹ /۱۰ /۵۷ حاکی است که از صبح روز مذکور، گروه کثیری از قشر مذهبی و عناصر فرصت‌طلب از مقابل منزل آیت‌ا... شیرازی درحالی‌که تعدادی از روحانیون مشهد آن‌ها را همراهی می‌کرده‌اند، مبادرت به راهپیمایی کرده‌اند. افراد مذکور در مقابل ساختمان استانداری به یکدیگر می‌گفتند: «ارتش هم‌بستگی خود را با روحانیون اعلام نموده است»؛ لذا اخلالگران، دو کامیون سرباز را محاصره [کرده‌اند]و سربازان هم‌بستگی خود را اعلام [کرده‌اند]و شش نفر از آن‌ها که مسلح به تفنگ و اسلحه کمری بوده [اند]، به منزل «سیدحسین موسوی‌خراسانی»، روحانی طرفدار خمینی، رفته و پس از خلع‌سلاح شدن و پوشیدن لباس شخصی همراه با اسلحه و مهمات مربوطه به منزل آیت‌ا... شیرازی رفته‌اند.

سپس عبدالکریم هاشمی‌نژاد، صفائی و سیدصادق شیرازی، روحانیون افراطی، به بالای تانکی رفته و شعار‌هایی داده‌اند. ضمنا در روز مذکور اخلالگران، اداره آگاهی مشهد را مورد حمله قرار داده [اند]که درنتیجه یک نفر از مأمورین، شهید [شده است]و آشوبگران، سه نفر از مأمورین را همراه جسد مأمور شهید با خود برده‌اند.

۲- صبح روز ۱۰ /۱۰ /۵۷، اخلالگران یک نفر سرباز و یک نفر پاسبان را در مقابل منزل آقای شیرازی شهید نموده و جنازه آنان را به فجیع‌ترین وضعی در میدان شاه به دار آویخته‌اند.

۳- در ساعت ۹ روز ۱۰ /۱۰ /۵۷، آشوبگران (منظور مردم انقلابی هستند) به نیروی پایداری مشهد در خیابان نادری حمله کرده [اند]که با مقاومت مأمورین انتظامی مستقر در محل، روبه‌رو شده [اند]. طی آن سه نفر از اخلالگران مورد اصابت گلوله، واقع [شده‌اند]که به‌منظور درمان به بیمارستان اعزام شده‌اند.
متعاقب حادثه مذکور، در ساعت ۱۲ ظهر نیز در اطراف ساختمان نیروی پایداری و هتلی در مجاورت آن از بالای بام‌ها، مواد آتش‌زا به پایین پرتاب کرده، نیروی پایداری را به آتش کشیده‌اند. مأمورین نیروی پایداری نیز از داخل ساختمان به طرف آشوبگران، تیراندازی [کرده‌اند]و با کمک مأمورین فرمانداری نظامی، محل فوق تخلیه گردیده [است]و سیصد نفر از اخلالگران با مقادیر زیادی مواد آتش‌زا دستگیر شده‌اند.

۴- روز ۱۰/۱۰ /۵۷، شهربانی خراسان تمام کلانتری‌های مشهد را تخلیه کرده، پرسنل و مأمورین کلانتری‌ها را در ساختمان شهربانی خراسان مستقر نموده و فرمانداری نظامی مشهد نیز تمام نیرو‌های خود را از خیابان‌ها -به‌جز نقاط حساس- به پادگان مشهد فرستاده است.

۵- روز ۱۰/۱۰ /۵۷، اخلالگران، جسد دو نفر دیگر را که هویت آن‌ها مشخص نبوده [است]، از مقابل منزل آیت‌ا... شیرازی به میدان شاه برده و در آنجا به دار آویخته‌اند.

۶- در برخورد و درگیری‌های روز ۹ /۱۰ /۵۷، اسلحه و مهمات مشروحه زیر به دست اخلالگران افتاده است.
ضمنا تعداد ۱۱۰ نفر سرباز، مفقودالاثر شده‌اند که احتمالا تعداد زیادی از این عده، متواری و بعضی دیگر شهید [شده‌اند]و عده‌ای هم به مخالفین پیوسته‌اند. همچنین یک تانک و سه خودرو، طعمه حریق شده و سوخته است.

۷- تا ساعت ۱۴ ظهر روز ۱۰/۱۰ /۵۷، تظاهرات اخلالگرانه به‌طور پراکنده در نقاط مختلف شهر مشهد به‌خصوص خیابان نادری و خیابان‌های اطراف راه‌آهن ادامه داشته است و دو نفر از مأموران در برخورد‌ها مجروح شده [اند]که برای معالجه به بیمارستان، اعزام گردیده‌اند.
ارزیابی خبر: خبر صحت دارد.

اقدامات انجام‌شده‌: مراتب به نخست‌وزیری اعلام گردیده است.

زمستان سرخ در نامه‌های سرّی ساواک

توضیح سند

این سند، رویداد‌های مشهد را به‌طور خلاصه و ناقص بیان کرده است.
ساواک در تلگرافی اعلام می‌کند که شهر تا ساعت ۱۲ شب، دراختیار فرمانداری نظامی قرار گرفته است. «سیدمحمدعلی کاشف‌حسینی» که در دهم دی‌ماه از مجروحین اقدامات خون‌بار نظامیان در مشهد بوده و قطع نخاع شده، در گفتگو با مرکز بررسی اسناد انقلاب اسلامی، می‌گوید که بعد از کشته شدن عده‌ای از نظامیان به دست مردم، نظامی‌ها جسد آن‌ها را به مقر لشکر ۷۷ می‌برند، لباس نو می‌پوشانند و آن‌ها را دربرابر نظامیان حاضر قرار می‌دهند. سپس فرمانده برای تحریک سربازان اعلام می‌کند که: «این‌ها به دست سربازان خمینی کشته شده‌اند. عاقبت همه شما این است».

روزنامه خراسان نیز شبیه این موضوع را می‌نویسد و توضیح می‌دهد: «از پادگان خارج شدند، آتش گشودند و هرکه را در خیابان و کوچه دیدند، کشتند. اگر کسی در مغازه‌ها یافت می‌شد، به شهادت می‌رسید».

رمضانعلی شاکری در کتاب خود از پرتاب نارنجک به میان مردم می‌نویسد و روزنامه کیهان نیز می‌گوید: «براساس گفته شواهد عینی، در روز دهم دی‌ماه بیش از دویست نفر کشته و بالغ بر ۲ هزار نفر زخمی شده‌اند. چون بیمارستان‌های مشهد گنجایش این همه مجروح را ندارد، هتل هایت مشهد نیز تبدیل به بیمارستان شده است که گروه کثیری از مجروحین حوادث خونین دهم دی‌ماه در آنجا بستری شده‌اند. همچنین عده زیادی از مردم مشهد برای نجات مجروحین از مرگ، خانه‌های خود را تبدیل به بیمارستان کرده‌اند. سردخانه‌های بیمارستان‌های مشهد نیز مملو از جنازه شده [است]و برای نگهداری جنازه‌ها، از اتاق‌های دیگر هم استفاده می‌کنند».

تاریخ سند: ۹ دی ۱۳۵۷
موضوع: حوادث و وقایع شهر مشهد در روز ۹/۱۰/۵۷،

۱- از صبح روز ۹ /۱۰ /۵۷ (۲۵۳۷ شاهنشاهی)، گروه‌هایی از عناصر فرصت‌طلب و اخلالگر (منظور مردم انقلابی است) در منازل آیت‌ا... شیرازی، قمی و سیدکاظم مرعشی در شهر مشهد اجتماع کرده و سپس با دادن شعار‌های مضره و ضدملی در خیابان‌های شهر به تظاهرات پرداخته‌اند.

۲- صبح روز ۹ /۱۰ /۵۷، شماری آشوب‌طلب (منظور مردم انقلابی است) در مقابل ساختمان دادگستری مشهد به یک تانک و دو دستگاه کامیون ارتشی، حمله نموده و آن‌ها را به تصرف خود درآورده‌اند. ضمنا سه قبضه مسلسل که روی تانک مزبور بوده، به سرقت رفته است.

۳- در ساعت ۱۲ و ۳۰ دقیقه روز ۹ /۱۰ /۵۷، عده‌ای اخلالگر ساختمان فروشگاه اتکای لشکر ۷۷ خراسان را به آتش کشیده و سربازانِ محافظ ساختمانِ مذکور متواری شده‌اند. ضمنا افراد مذکور، قصد تصرف بیمارستان لشکر ۷۷ خراسان را داشته‌اند.

۴- روز ۹ /۱۰ /۵۷ سه الی چهار قبضه اسلحه به وسیله آشوبگران سرقت شده و همراه چند نفر از زخمی‌ها به بیمارستان شاهرضا در مشهد برده شده است.

۵- مقارن ساعت ۱۲ ظهرِ روز ۹ /۱۰ /۵۷، اخلالگران، دو کامیون ارتشی را آتش زده و استانداری خراسان را اشغال کرده [اند]و یکی از پسران آیت‌ا... شیرازی در مقابل استانداری بر روی یکی از تانک‌ها رفته و اظهار نموده [است]: «ارتش با ما اعلام هم‌بستگی نموده که در این هنگام، چند نفر سرباز، اسلحه‌های خود را بالای سر گرفته‌اند».

۶- از صبح روز ۹ /۱۰ /۵۷، بازار و کلیه مغازه‌ها، بانک‌ها و ادارات دولتی در شهر مشهد تعطیل بوده است.
ارزیابی خبر‌: خبر صحت دارد.
اقدامات انجام‌شده‌: مراتب به نخست‌وزیری اعلام گردیده است.

زمستان سرخ در نامه‌های سرّی ساواک

توضیح سند

راهپیمایی پرشکوه مردم مشهد که برخی منابع، [جمعیت حاضر در]آن را تا یک‌میلیون ذکر کرده‌اند، (اخبار جنبش اسلامی، به تاریخ ۱۲ دی ۵۷، ش ۱۰)، طبق معمولِ همه راهپیمایی‌های پیشین مشهد، از مقابل خانه روحانیان شهر آغاز می‌شود. در این راهپیمایی که عده کثیری از بانوان مسلمان شهر نیز شرکت داشتند، قرار بوده در محل استانداری (خیابان بهار) تجمع کنند. در جلوی استانداری، اما ناگهان عده‌ای فریاد می‌کشند که ارتش به ما ملحق شده و به‌دنبال آن مردم به‌سوی چند تانک، ریو و گاز ارتشی می‌روند که بر روی آن، عده زیادی از مردم سوار شده [بودند]و عکس‌هایی از امام‌خمینی را به دست داشتند، اما ناگهان صدای رگبار گلوله بلند شده، یک تانک و چند جیپ ارتشی به طرف مردم شلیک می‌کنند. (خراسان، ش ۸۵۴۷، ص ۵ و ۶).

روزشمار اول تا ۹ دی ۱۳۵۷ خورشیدی

۲ دی

صبح، عده‌ای از مردم به نیت تظاهرات مقابل خانه آیت‌ا... شیرازی در چهارراه‌نادری تجمع می‌کنند، اما ساعت به ۳ عصر نکشیده، سرلشکر میرهادی، فرمانده لشکر شرق، دستور می‌دهد سربازانش مردم را به رگبار مسلسل ببندند. در این گلوله‌باران شصت نفر مجروح می‌شوند و روزنامه‌های وقت، تعداد کشته‌شدگان را ارقام دیگری اعلام می‌کنند؛ عددی که بین هشت، دوازده و بیست متفاوت است. این روز، خونین‌ترین روز قیام مشهدی‌ها از ابتدای انقلاب تا به آن لحظه به‌شمار می‌رود.

۳ دی

اداره‌ها به حالت نیمه‌تعطیل درآمده و کرکره هیچ مغازه‌ای در شهر بالا نرفته است. مردم مثل همیشه مقابل بیت آیت‌ا... شیرازی جمع شده‌اند تا انتقام خون‌هایی را که روز گذشته بر سنگ‌فرش خیابان ریخته شده است، بگیرند. سیل جمعیت معترض، خود را به میدان شاه می‌رسانند. هدف، پایین کشیدن مجسمه است.

مردم درخت‌های میدان را قطع می‌کنند، پایین پای مجسمه رضاشاه آتش می‌زنند و پس از آن مجسمه را با پتک و کلنگ می‌شکنند. عصر همین روز، آقای شیرازی در تلگرافی به ازهاری می‌نویسد: «اگر میرهادی ظرف ۴۸‌ساعت مشهد را ترک نکند، زنده نخواهد بود». پس از این، روز‌های ۴ و ۵ دی در مشهد، عزای عمومی اعلام می‌شود.

۵ دی

هنگام غروب آفتاب، هفت نفر از زندانیان سیاسی به‌علت داشتن شرایط بد، دست به تظاهراتی می‌زنند که پاسخ آن، گلوله است. زندانیان پس از شنیدن صدای تیراندازی مأموران، در‌های زندان را می‌شکنند و هر چیزی را که دم دستشان می‌آید، آتش می‌زنند. چند دقیقه بعد، دود از پنجره‌ها به آسمان زندان می‌رسد، شهر را سیاه می‌کند و مردم را به آن‌سو می‌کشاند. در این حادثه شش نفر کشته و یازده نفر مجروح می‌شوند. از کشته‌شده‌های این روز می‌توان به «جواد نباتی‌مقدم» اشاره کرد.

او متولد اردبیل، پیراهن‌دوز و هفده‌ساله بود و به‌دلیل شرکت در تظاهرات، بازداشت شده بود و در زندان وکیل‌آباد به‌سر می‌برد. بدن نیم‌سوخته‌اش پس از چند روز شناسایی و ۱۱ دی در بهشت‌رضا به خاک سپرده می‌شود. محمدرضا حسین‌زاده، دانشجو و سیم‌کش ساختمان، نیز در همین ایام بعد از شکنجه در کلانتری و خودداری از مصرف غذای زندان با شلیک گلوله مأموران زندان جان می‌سپرد.

استوار دوم شهربانی، سیدمحمد مادوی‌شهری، هم بر اثر آتش‌سوزی زندان وکیل‌آباد به شهادت می‌رسد. درپی این رویداد، آیت‌ا... سیدکاظم مرعشی و آیت‌ا... شیخ‌مهدی نوغانی و چند نفر از روحانیان بنام و نمایندگان حقوق‌بشر و دادستان مشهد در زندان حضور می‌یابند. زندانیان اعلام می‌کنند فقط به روحانیان اعتماد دارند. با دخالت علما، هشتاد زندانی سیاسی در این روز از زندان آزاد می‌شوند.

۶ دی

پرده سرخ‌رنگی به طول سه متر در ایوان مقصوره مسجد جامع گوهرشاد نصب می‌شود. روی این پرده نوشته شده است: «به دستور خمینی، سرباز! فرار کن و به برادر مجاهد خود بپیوند».

۷ دی

مشهد برای اعلام همدردی با زندانیان که روز قبل با انقلاب اسلامی اعلام هم‌بستگی کرده‌اند، تعطیل می‌شود. همچنین کارکنان استانداری خراسان ضمن ابراز تنفر از شاه و ایادی او، با جنبش اسلامی اعلام هم‌بستگی می‌کنند و دست از کار می‌کشند و در منزل آیت‌ا... حاج‌آقاحسن قمی متحصن می‌شوند. پزشکان، کارمندان، کارکنان بهداری و بهزیستی خراسان نیز در یک راهپیمایی با فریاد‌های «مرگ بر شاه» به صفوف مردم می‌پیوندند. در ادامه نیز اعلامیه کفن‌پوشان و ازجان‌گذشتگان خراسان در اخطار به افسران و درجه‌داران و خانواده‌های آن‌ها منتشر می‌شود.

در بخشی از این اعلامیه آمده است: «از این تاریخ به همه افسران و درجه‌دارانی که نتوانسته‌اند حرکت انقلابی مردم مسلمان و مبارز ایران را درک کنند و به صف مردم بپیوندند و هنوز از دستورات شاه خائن و اربابان آمریکایی‌اش اطاعت می‌کنند و فرزندان و مردم بی‌گناه مملکت ما را به خاک‌وخون می‌کشند، اخطار می‌کنیم که این افسران و درجه‌داران، همانند اربابانشان، از نظر ما قاتل و جنایتکارند». در این اعلامیه، همه افسران تهدید شده اند که از این پس در مقابل هر شهید یا مجروح، یک مأمور انتظامی یا یکی از افراد خانواده او کشته خواهد شد.

۸ دی

دانشگاهیان مشهد در مجلس بزرگداشت استاد شهید، کامران نجات‌اللهی، شرکت می‌کنند و در پایان، حجت‌الاسلام‌والمسلمین هاشمی‌نژاد سخنرانی می‌کند. مجلس ترحیمی را نیز آیت‌ا... العظمی‌شیرازی و آیت‌ا... قمی و دیگر علما برای تجلیل از شهدای دی مشهد در واقعه گوهرشاد، برگزار می‌کنند. در این مجلس، علما، پزشکان، دانشجویان و اصناف حضور دارند و حضرت آیت‌ا... خامنه‌ای سخنرانی می‌کند و بیانیه دادگستری مشهد در اعتراض به کشتار روز شنبه دوم دی، منتشر می‌شود. در ادامه، قاضیان و کارمندان دادگستری در اعتراض به حکومت‌نظامی و به‌عنوان همدردی با خانواده شهدا، از حضور در محل کار خودداری می‌کنند و خواستار مجازات عاملان این جنایت می‌شوند.

۹ دی

مردم مبارز مشهد با اظهار شادمانی از پیوستن کارمندان استانداری به صف انقلابیان، وارد استانداری می‌شوند. حاجی‌عبدالرضا غنیان به درخواست دوستانش، به پشت‌بام استانداری می‌رود و از مردم می‌خواهد که شیشه‌ها را نشکنند و سبزه‌ها، گل‌ها و باغچه‌ها را تخریب نکنند. در این هنگام، یک ماشین ارتش وارد استانداری می‌شود و یک نفر از افسران از ماشین پیاده می‌شود و با آیت‌ا... سیدعلی خامنه‌ای دست می‌دهد. میان مردم شایع شده است که ارتش اعلان هم‌بستگی کرده است، ولی لحظه‌ای بعد، صدای تیربار‌ها از همه‌جا شنیده می‌شود و آتش به روی مردم می‌بارد. در این حادثه، ده‌هانفر شهید و صدهانفر مجروح می‌شوند.

از شهدای نهم دی، می‌توان به شهید مهندس محمد سالیانی اشاره کرد. او در تصرف اداره آگاهی، هدف اصابت گلوله قرار گرفت. غلامرضا شفایی در منزل آیت‌ا... سیدعبدا... شیرازی و قربانعلی صوفی‌حسن‌آبادی در چهارراه‌لشکر به شهادت رسیدند. او صبح شنبه نهم دی وقتی که لباس خود را می‌پوشد، به مادرش می‌گوید: «امروز هر چی می‌خواهید، مرا نگاه کنید؛ دیگر معلوم نیست مرا ببینید».

غلامرضا بیک‌زاده، نیز از شهدای این روز است. او گچ‌کار بود و پیش از خارج شدن از خانه، غسل شهادت می‌کند و به یکی از خویشاوندان نزدیک خود می‌گوید: «امروز روز شهادت است». او هم مقابل استانداری با شهامتی چشمگیر به قصد خلع‌سلاح راننده تانک به آن یورش می‌برد و هدف اصابت گلوله سرنشینان تانک قرار می‌گیرد. همچنین محمد تدین‌چرمه که راننده تاکسی بود و مجروحان را با ماشین خود به بیمارستان حمل می‌کرد، در این روز جلوی منزل آیت‌ا... سیدعبدا... شیرازی به شهادت می‌رسد.

از دیگر شهدای ۹ دی می‌توان به حسین دلشادژاکت‌باف و اسماعیل توکلی اشاره کرد. توکلی، تریکوفروش بود و ۲۲ سال داشت. او در روز نهم دی درحالی‌که موی سرش را بنا به دستور امام‌خمینی کوتاه کرده بود تا سربازان فراری شناخته نشوند، لباس تمیزی می‌پوشد و به مادرش می‌گوید: «من امروز شهید خواهم شد. خبرم که آمد، ناراحت نشوید». شهدای این روز فقط از گروه مردان نیستند. خانم فاطمه امیری‌بیرجندی، نیز از شهدای روز نهم دی است. او درحالی‌که دختر خود را در آغوش داشته است، در چهارراه‌لشکر به شهادت می‌رسد. مبینه سالارپور از دیگر شهدای زن روز نهم دی است. وی بر اثر هجوم تانک‌های ارتش به صف زنان تظاهرکننده، زیر چرخ‌های تانک به شهادت می‌رسد.

در این روز همچنین فروشگاه لشکر، سینما شهر فرنگ، کارخانه پپسی، انجمن ایران و آمریکا، انجمن ایران و انگلیس و اداره آگاهی و زندان زنان به آتش کشیده می‌شود. خانه مستشاران آمریکایی به محاصره درمی‌آید و کلانتری‌های زیادی سقوط می‌کنند. دو گروه سرباز پیاده، دستگیر و خلع‌سلاح می‌شوند و خودروی آن‌ها به آتش کشیده می‌شود. سرهنگ کلالی، رئیس توپخانه، سرگرد افشین، معاون ساواک و سه نفر از کارکنان آگاهی شهربانی به نام‌های ستوان سلطانی، سرپاسبان خسروی و سرپاسبان مقدم کشته می‌شوند و جنازه سه نفر از آن‌ها به عقب وانتی، بسته و تا میدان مجسمه (شهدا) به زمین کشیده می‌شود و سپس آن‌ها از تنه مجسمه به دار آویخته می‌شوند.

معاون کلانتری ۴، دو پاسبان، سه مأمور آگاهی و دو سرباز، دستگیر و ۴۴ قبضه تفنگ ژ ۳ و هفت قبضه تیربار و یک دستگاه بی‌سیم پی‌آر‌سی ۷۷ و ۵۳ عدد ماسک ضدگاز، چهارده تیر فشنگ کلت، ۱۰ هزارو ۹۳۰ فشنگ ۶۲/۷ و ۱۰ عدد نارنجک اشک‌آور به تصرف انقلابیان درمی‌آید. همچنین خودرو زیل و سه دستگاه تانک، آتش زده می‌شود. افراد دستگیرشده توسط مردم، همگی شب‌هنگام آزاد می‌شوند، اما از آن میان، دو دژبان پس از خروج از منزل آیت‌ا... العظمی‌سیدعبدا... شیرازی، به وسیله افراد ناشناسی از پای درمی‌آیند. آن دو، متهم بودند که به روی مردم آتش گشوده‌اند.

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->